حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

از دیروز تا امروز

میدونی دیروز  چی شد کجا رفتیم دلم حسابی گرفته بود هوای مامانم کرده بود زنگ زدم به ابجی 
 

گفتم پا شو بریم خونه خاله دلم براش تنگ شده بود اخه خاله منو یاد مامان میندازه یه جورایی به

بوی مامان می ده خلاصه با کلی زحمت و پشت سر گذاشتن ترافیک و شلوغی رسیدیم اونجا

با دیدن اونا حسابی دلم وا شد بچه ها به هم می پریدن انگار از قفس ازاد شده بودن داشتند

شیطونی می کردن منم به یاد بچگی خودم افتادم گفتم بذار ازاد باشند دوران کودکی میگذره

باید ازش استفاده کرد خلاصه اومدیم خونه دختر خاله هم با خودمون اوردیم خونه تا از تنهایی در

ایم اقامون که می خواست بره سر کار زود خوابید ما هم مث بچه ها شیطونی هامون گل کرد

هی اس ام اس بازی کردیم و هی اهنگ واسه هم  فرستادیم وقتی به خودمون اومدیم  می دونید

ساعت چند بود 4 صبح وای حالا صبح چه جوری بیدار بشیم خدا میدونه  به زور خوابیدیم

پیش خودم فکر کردم ساعت 10 صبح هستش وقتی نگاه کردم دیدم وای 12ونیم  ظهر بود با عجله

به اشپز خونه و درست کردن نهار خلاصه یه چیزی با عجله درس کردمو ولی بر عکس روزای قبل

خوشمزه تر  از اب در اومدبعد نهار هم با دختر خاله زدیم بیرون رفتیم مرکز خرید یه سری خرتو پرت گرفتن.

داشتیم ویترین و دید میزدیم که یهو متوجه صدایی شدم فکر کردم دارن چیزی می فروشن

رومو بر گردوندم دیدم یه غلدر عرب تو ماشین نشسته داره شماره  میده با صدای بلند اینقد

عصبانی شدم که خواستم یه لگد بهش بزنم که بره هوا همراه برف سال بعد بیاد پایین دید که محل

نمی ذاریم پاشو گذاشت رو گازو  در رفت چقدر هم عصبانی شد خلاصه حالشو گرفتم   از هر کی

بدت میاد جلو چشات سبز میشه بلاخره اینم گذروندیم  رفتم تو یه مغازه که یه لباس بگیرم دیدم

اقاهه هندیه منم داشتم هی هندی و عربی بلغور میکردم که فروشنده شروع کرد به فارسی حرف

زدن نمی دونم چه جوری یاد گرفته بود  ای دفعه اون حالمونو گرفت زد تو ذوق مون بلاخره با کلی

چک و چونه زدن خریدمونو کردیم و اومدیم خونه اینم انچه گذشت دیروز و امروز خسته شدین اره

حق دارین خیلی پر حرفی کردم  ولی خوب ما اینیم دیگه

راستی سال نو مبارک

New Year 2010 Fireworks Stock Photography

نظرات 9 + ارسال نظر
fafa پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:43 ق.ظ http://www.longliveahmad.blogfa.com

حالا شما برو همش مرکز خرید و خرید کن و بیا اینجا بگو و دل ما رو آب کن ....باشه بزار بیام اونجا ...

محراب پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:07 ب.ظ http://www.rap023.tk

سلام .خوفی ؟

بیمرام آپ میکنی خبر نمیکنی ؟
من یکی از مشتری های پروپاقرصه وبتم


محراب پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.rap023.tk

اگه روزی شاد بودی، بلند نخند که غم بیدار نشه و اگه یه روز غمگین بودی، آرام گریه کن تا شادی ناامید نشه

نسترجهان جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:07 ب.ظ http://alimohamadkohjani.blogfa.com

سلام خیلی جالب و با حوصله و وجود ظاهری عامیانه معانی هم را می رسوند. موفق ومؤید باشید به امید تبادل نظرات. ایزد یارتان

فریبرز شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:16 ب.ظ http://farboodi.blogfa.com

سلام سال ۲۰۱۰ مبارک چه خبرا کم سراغ ما میای

علیرزا شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:41 ب.ظ http://www.bi--kas.blogfa.com

سلام آپم چه آپی بدو بیا[گریه]

شبگرد تنها ! شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:29 ب.ظ http://shabgharde-tanha.blogfa.com

سلام ۱
بهنوش جان !
اره بازم منم همون مزاحمه همیشگی !
اپم !

این همه رنجی که دنیا بر سر ما میکند / غیر ما هر که باشد ترک دنیا میکند

بارها گفتم که فردا ترک دنیا میکنم / چون به یاد تو می افتم امروز و فردا میکنم . . .

sanam دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:52 ب.ظ

hich chizi be andaze dor ham boodan khanoomha hal nemide man ke arezoome ye rooz biyad ba khaharo baghiye beshinim faghat harf bezanim hata tekrari

سعیده دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:38 ب.ظ http://www.dournalar.blogfa.com

هیچ چیز به قشنگیه خانواده نیست.دور هم باشیو گل بگی گل بشنوی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد