حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

من اومدم

بازم سلام من اومدم خیلی دلم براتون تنگ شده بود دیروز عصر باز وطنم و مامان و بابا و همه را

تنها گذاشتم اومدم جاتون خالی حسابی خوش گذشت از وقتی رفتم همش عروسی حتی یه

شب هم بیکار نبودیم همش بحث چه بپوشیمو چکار کنیمو  چه رنگی بهتره و چه لباسی بیشتر

بهمون میادو خلاصه سرتونو درد نیارم اخلاق خانومها که دستتونه ولی خدا روشکر به خیر گذشت

وتموم شد ولی گرماش یه جورایی بد بود البته از شرجی اینجا خیلی بهتر بود راستی از کسانی

که میگن عکسها لود نمیشه معذرت میخوام شاید به خاطر نت ایرانه چون اینجا قشنگ عکسها لود
میشه نمیدونم مشکل لز کجان از تمام کسانی که در این مدت منوهمراهی کردن ممنونم

نظرات 5 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ب.ظ

ایشالا که عروسی بهت حسابی خوش گذشته باشه از طرف من فاطمه رو یه ماچ ابدار کن بوس بوس بای

سلام ممنون عزیزم شما لطف داری دلم برات تنگ شده زهرا جان

فاطمه پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ق.ظ

اره عروسی که خیلی خوش گذشت ولی حیف که خیلی نموندی اینجا خیلی جات خالیه به خصوص امروز

سلام ممنون عزیزم اره دیگه وقت نبود عموت هم کار داشت نشد ایشالله فرصتی دیگه

Dear جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:57 ب.ظ

salam behnosh jan ishalla mobarakton bashe, khosh omadi:)

sanam جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ب.ظ

salammm
be salamati iran boodi che aliii
ishallah roozi manam be zoodi beshe beram iran
ye modat naboodam midoni ke bache dariye va sakhte
omidvaram khosh bashiiii

مصطفی شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:13 ب.ظ http://nostalgic88.blogfa.com/

سلام بهنوش خانم...
خوبی؟چه خبر؟ خوش میگذره حتما...
خدا روشکر...منم که زنده ام هنوز....
دلم برات تنگ شده بود واسه تو یا سعیده...یادش بخیر...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد