دیشب با ابجی خانوم رفتیم مغامول هوس کردیم با پیاده بریم گوش شیطون کر نزدیک خونمونه
وای خدای من چقدر شلوغ بود مغامارتش که دیگه نگو انگار مواد غذایی را مجانی میدادن ما هم
به بدبختی یه چیزهایی خریدیم و رفتیم طبقه بالا دخملا رو بردیم سوار اسباب بازی کردیم
خودمون هم یه دوری زدیم خولاصه این شکم به غارو غور افتاد وامان نداد ورفتیم ماکدونالدز جاتون
خالی یه شکمی از عذا در اوردیمو موقع اومدن دیگه خسته شدیم زنگ زدم اقای همسر و گفتم
این دوروبرا اگه هستی بیا دنبالمون خدا روشکر اومد دنبالمون و با هم اومدیم خونه ولی به نظر
من دنیا یه جوری شده که هر جا بری خوش نمیگذره اون جوری که میخوای مگه نه؟ولی بازم خوب بود
وبلاگ جالبیه خوشمان امد!!!!
سلام خسته نباشین خیلی عالی
یه مطاب دارم خیلی مهمه
خواهش میکنم حتما بخون
نظر هم بده فراموش نکنی منتظرتم
سلام
ممنون از حضورتون
قبلنا بااین همه نیستی و کمبود بازم دل ها خوش بود
اما الان با این همه هستی و تجملات بازم حال و هوای قدیم و نداره و هیچکی نسبت به دیگری دل خوشی نداره
سلام مرسی دعوتمو قبول کردین و نظر دادین من شما رو لینک کردم دوست داشتین لینکم کنین موفق باشین
دلیلش چی میتونه باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهنوش جون از شما حداقل این این انتظارو نداشتم بعد از ۱ سال دوتس اینجوری پشمو خالی کنید و پیش یه غریبه این جوری ناعادلانه قضاوت کنید....
دو هر صورت اگر تضریف بیارید و این مطلب رو که ویرایشش کردم بخونید بعد نیست.....
خیلی دلم شکست
سلام خوب هستید اسامه گفت بجای من که این چند روز نبودم نظر گذاشته
سلام گلم چه اهنگ قشنگی من دیوانه این شعرم.فدات
چی بگم والله........این روزا اتفاقات جالبی میوفته....
سلام خواهر خوبم شما که هنوز آپ نکردین حوشحال میشم سرم
بزنی
• گفته بودی که چرا محو تماشای منی وانچنان مات که یک دم موژه بر هم نزنی موژه بر هم نزنم تا که زدستم نرود ناز چشم تو به قدر موژه بر هم زدنی
مرگ از زندگی پرسید چرا من تلخم و تو شیرینی؟ زندگی در جواب گفت
: چون من دروغم و تو حقیقت
بیا آپم نظر یادت نره
زندگی کی اونجور که ما خواستیم بوده که حالا دفعه دومش باشه؟داستان این چند روز من رو بخونید متوجه می شید.
راستی بابت وقفه طولانی که افتاد عذر می خوام
سلاممممممممممممممممممممممم