حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

ب مثل باران

نیا باران، زمین جای قشنگی نیست
من از جنس زمینم، خوب می دانم که اینجا جمعه بازاراست.
دراینجا قدر نشناسند مردم ...
نیا باران ... که گل در عقد زنبور است
ولی سودای بلبل دارد و پروانه را هم دوست میدارد
...نیا باران

واقعن که

قابل توجه همه دوستان گلم جدیدن اتفاقهایی داره تو این وب رخ میده یک ادم پست خیلی بد پیدا شده میره بجای من تو وبلاگ دوستم ثمین به جای من نطر میده و فحش و ناسزایی که متعلق به خودشه به این دوست ما میده بخدا حرسم میگیره این شخص نمیدنم ازم طلب داره یا ارثیه باباشو بالا کشیدم من که خدایش کاری به هیچکی ندارم نمیدونم چرا بعضیها اینقدر نفهمن ولا
تا چند روز دیگه معاوم میشه این شخص کیه ابروشو میبرم تا دیگه فضولی بی جا نکنه وبلاگ یه جای شخصیه که ادم بتونه درد ودلاشو و مطالب خودنی برای دوستان بذاره نه جای فحش و بی احترامیه نمیدونم چرا بعضیها اقدیه ان خدا میدونه منم واگذارش میکنم به خدا  نفرینم رد خور نداره

ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده می داند. ارزش یک ماه را مادری که فرزندی نارس به دنیا آورده می داند. ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند. ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده. و ارزش یک ثانیه را آنکه از تصادفی مرگبار جان بدر برده می داند. هر لحظه گنج بزرگی است، گنجتان را مفت از دست ندهید! باز به خاطر بیاورید که زمان به خاطر هیچکس منتظر نمی ماند. دیروز به تاریخ پیوست، فردا معماست، و امروز هدیه است

دعا

برایت دعا می کنم ، هر شب که یاد خاطره های مهربانت خلوتم را بارانی می کند ، هر شب که حضور مهربانت همه ی فضای قلبم را غرق در انتظاری بی پایان می کند ، هر شب ، هرگاه که نزدیکتر از همیشه با خدا درد و دل می کنم برایت دعا می کنم مهربان من ، دعا می کنم که هیچ گاه جز به شوق چشم های مهربانت غرق اشک نشود ، دعا می کنم که هرگز دست...های پر مهرت تنها نماند ، دعا می کنم که قلب عزیزت همیشه غرق در شادی باشد و دعا می کنم بهترین ها ازان تو باشد

یکی از شعرهای ابجی الهام خودم

سوداگه

دلم سوداگه عشق تو باشد

مدیح ساده کوی تو باشد

من آن دلداده در غم نشسته

بهاران در خزان یاد تو باشد

به هنگام وداع این مست, هشیار

به پیش پای تو یک مرده باشد

منم آن کوهکن فرهاد عاشق

برای عشق تو دلداده باشد

منم آن آهوی صحرا ندیده

که هر لحظه به امید تو باشد

منم آن انتظار بی‌سرانجام

به فردا و زمان بیگانه باشد

منم سرلشکر مردان عاشق

برای عشق تو جان داده باشد

منم آن ماهی دریا ندیده

که در خشکی پر و بال تو باشد