حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده می داند. ارزش یک ماه را مادری که فرزندی نارس به دنیا آورده می داند. ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند. ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده. و ارزش یک ثانیه را آنکه از تصادفی مرگبار جان بدر برده می داند. هر لحظه گنج بزرگی است، گنجتان را مفت از دست ندهید! باز به خاطر بیاورید که زمان به خاطر هیچکس منتظر نمی ماند. دیروز به تاریخ پیوست، فردا معماست، و امروز هدیه است

نظرات 3 + ارسال نظر
نسرین سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:36 ق.ظ http://nasrin1000.blogfa.com/

سلام دوستم...
خوبی؟
چه خبر؟
این متنت خیلی زیبا بود واقعا به دلم نشست.راست می گی ....ما آدمها ارزش چیزایی رو که داریمو واقها نمی دونیم و وقتی از دستشون می دیم حسرتشونو می خوریم.
ازت ممنونم که به یادم هستی.دوستت دارم زیاد

محمود سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ http://bidagh.blogsky.com

هر چند علاقه ای به اعراب ندارم اما یه ضرب المثل قشنگ دارند که میگه:
ما فات مضی،و سیاتیک فاین؟،فغتنم فرصت بین العدمین
آنچه که گذشت گذشت،و آنچه که می آید پس کو؟پس زمان میان دو فرصت را غنیمت بشمار !

ثمین جوون(به سوی فردایی بهتر...) چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ب.ظ http://fardai-behtar.blogsky.com

بهنوش جوونی؟!؟!؟با من بودی خر بشم؟؟؟؟دلم گرفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد