حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

خسته ام

خسته ام...
از صبوری خسته ام...
از فریادهایی که در گلویم خفه ماند...
از اشک هایی که قاه قاه خنده شد...
و از حرف هایی که زنده به گور گشت در گورستان دلم
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،
در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . .
این روزها معنی را از زندگی حذف کرده ام ...
برایم فرق نمی کند روزهایم را چگونه قربانی کنم....!

نظرات 2 + ارسال نظر
حامد HmD چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:13 ب.ظ

سلام.
خسته نباشی بردار

MOSAFER پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:06 ب.ظ http://MOSAFEHAHASRAT.BLOGFA.COM

مام از جنس خودتیم. آی گفتی [

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد