أمروز باز دلم بارانیست باز دلم بهونه ی با تو بودن را دارد باز به یاد أون روزها به یاد أون روز بارانی من تو زیر بارون جه عاشقانه قدم میزدیم وبرای أینده أی که معلوم نبود اخرش به کجا میرسید نقشه میکشیدیمو قهقه میزدیم ولی أمروز باز همون اسمونه وهمون بارون ؤلی أز أون أرزوهائ قشنک من و تو خبری نیست فقط من ماندم و تو باران 3. نویسنده بهنوش
سلام بهنوش خانم
این یک روز بارانی برای همه هست زیاد ناراحتش نباش
سلام خوبی؟
قدیما گفتن لحظه های ناب و تکرار نشدنی پس قبل از گذشتن ازش با تمام وجود ازش لذت ببر.
منتظر حضورتم.
پیداش کردم ولی بازم نمی تونم برم تو وبلاگم
بخدا من که اصلن یادم نمیاد جی بود حالا یه کاریش میکنم برام بفرست ببینم از اینجا باز نمیشه