حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

اشتهی رحیلاً إلى الجنهه
حیث هناک امراً لا یحزننیَ
و قلباً لا یؤلمنی
وتعباً لا یهلکنیَ
و دموعاً لا تنزل ب گل الاوقات
یارب آکرمنی جنتک ♡♡

ﭑ̷̷̲ﻣ̲ﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﯾﻥ̴

خسته ام

خسته ام...
از صبوری خسته ام...
از فریادهایی که در گلویم خفه ماند...
از اشک هایی که قاه قاه خنده شد...
و از حرف هایی که زنده به گور گشت در گورستان دلم
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،
در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . .
این روزها معنی را از زندگی حذف کرده ام ...
برایم فرق نمی کند روزهایم را چگونه قربانی کنم....!