حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

من و عشق

برای عشق تمنا کن ولی خار نشو.
برای عشق قبول کن ولی غرورت را از دست نده.
برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو.
برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه.
برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن.
برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر.
برای عشق وصال کن ولی فرار نکن.
برای عشق زندگی کن ولی عاشقانه زندگی کن.
برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش.
برای عشق خودت باش ولی خوب باش

دنیای وارونه

میدونین این روزها جواب خوبی بدی شده؟

میدونین این روزها جواب اشک خنده شده؟

میدونین این روزا جواب محبت بی محبتی شده؟

بخندی میگن دیونست غمگین باشی میگن کشتیش غرق شده

بی گناه باشی گناهکارت میکنن !!!!!

چی بگم خلاصه دنیا وارونه شده

تقدیم به همسرم(a)

زمین را عاشقت کردی هوا را عاشقت کردی و هر چه بین این دو تا را عاشقت کردی

خاکت وقتی که حاضر شد خدا لبخند زدیعنی زبس زیبا شدی حتی خدا را عاشقت کردی به خود

می بالم از عشقت ولی همواره می پرسم چه در ما یافتی ایا که ما را عاشقت کردی نه تنها من

نه تنها او حتی شاعران حتی غزل را بیت را وازه را عاشقت کردی تو حتی بعضی ها حتی صدا را

عاشقت کردی ومن همچنین عاشقت می مانم وهمیشه میگم دوستت دارم پیشاپیش روز عشق

مبارک همسر گلم

حس زیبا

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

زباران غزلی خواند دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورد است غم دل یا سم

انقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت

روز میلاد همان روزی که عاشق شده بود

مرگ با لحظه میلاد برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

دختری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت