حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

حسرت دیدار

بیزارم از اشک حسرت (رازگل شب بو در ارشیو اذر ماه تقدیم به دخترم فاطمه)

من و خدا جووونم

گــفتمـ..:خـــدایا از همه دلـــگیرمـ...!




گـفتـ...:حــتی از مـــن؟!!



گــفتمـ...:خـــدایا دلـــمـ را ربودند....!



گـفتـ...:پیــش از مـــن؟!!



گـــفتمـ...:خـــدایا چقدر دوری....!



گـفتـ...:تـــو یا مـــن؟!!



گـــفتمـ...:خـــدایا تــنهاترینمـ..!



گـفتـ...:بیشتــر از مـــن؟!!



گــفتمـ...:خـــدایا کمکـ خواســـتمـ ...!



گـفتـ...:از غــیر از مـــن؟!!



گـــفتمـ...:خـــدایا دوســتتـ دارمـ...!



گـفتـ...:بــیش از مـــن؟!!



گـــفتمـ...:خــدایا اینقــدر نـــگو من!



گـفتـ...:مـــن تو ام..تــو مـــن!

خداوندا بهنوش و تنها نزار

...خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها رامبادا گم کنم اهداف زیبا رامبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت مرا تنها تو نگذاریکه من تنهاترین تنهام؛ انسانم خدا گوید :تو ای زیباتر از خورشید زیبایم تو ای والاترین مهمان دنیایم تو ای انســــان !بدان همواره آغوش من باز است شروع کن ...یک قدم با توتمام گامهای مانده اش با من ...تا اینجاش که خوب هوامو داشتی متشکرم خدا جوووون میدانی که کناهکارم کناهم را ببخش 

طفلی دلم

برای دلم گاهی مادری مهربان میشوم٬ :دست نوازش بر سرش میکشم، میگویم "غصه نخور٬میگذرد...." برای دلم گاهی پدر می شوم٬ :خشمگین می‌گویم ... ... «بس کن دیگر بزرگ شدی....» گاهی هم دوستی می‌شوم مهربان دستش را میگیرم، میبرمش به باغ رویا...... دلم، از دست من خسته است..


یک روز بارونی

‎​أمروز باز دلم بارانیست باز دلم بهونه ی با تو بودن را دارد باز به یاد أون روزها به یاد أون روز بارانی من تو زیر بارون جه عاشقانه قدم میزدیم وبرای أینده أی که معلوم نبود اخرش به کجا میرسید نقشه میکشیدیمو قهقه میزدیم ولی أمروز باز همون اسمونه وهمون بارون ؤلی أز أون أرزوهائ قشنک من و تو خبری نیست فقط من ماندم و تو باران

namidanam

نمدانم نمیدانم به کدامین کناه مجازاتم به کدامین عشق محکومم که أینجنین بی تابم . خدایا أین غم جه میخواهد أز جانم ؟ جرا هرکز رهایم نمیکند بی انکه من بخوأهم به دنبالم می أید اکه کناهکارم مجازاتم کن ولی أین غم لعنتی رو نمیخواهم أزم دورش کن تا أینجنین بی تاب نبأشم. نویسنده بهنوش